یک روز تصمیم گرفتم که دیگر ادم متفاوتی باشم و سعی کنم به سمت اهدافم و برنامه ریزی که مشخص کرده بودم حرکت کنم دو روز اول همه چیز خوب بود اما بعد از 48 ساعت اروم اروم حال من شروع به تغییر کرد و داشتم حال بدی رو تجربه میکردم از خودم سوال پرسیدم که من حالم چطوره و چرا این حال بد رو دارم تجربه میکنم ، جرقه ای در ذهن من زده شد که در یک دوره ای که شرکت کرده بودم در باره گل احساسات صحبت شده بود اونجا بود که متوجه شدن من گاهی احساس خودم را اشتباهی نام گذاری میکنم و احتمال حل کردن آن موضوع بسیار دشوار میشود رفتم سراغ گل احساسات و دقیقا همین را در گوگل سرچ کردم شروع کردم به پیدا کردن احساسم و متوجه شدم این بی حالی من در واقع بهتر اگر اسم گذاری کنم میشه گفت بیمیلی دارم نسبت به خیلی از اتفاقات و کارها چیزی برای من جذاب و هیجان انگیز نیست هدیه گرفتن خوشحالم نمیکنه و اگر هم چیزی من را خوشحال کند خیلی سریع مجدد بیمیل میشوم به طور کلی احساس میکردم خسته ام

حال بدی یعنی چی ؟

زمان هایی را در طول روز همه ی ما انسان ها تجربه کرده ایم که دلمان میخواهد غر بزنیم این ربطی هم به جنسیت ندارد ، حالمان خوب نیست احساس ناراحتی و یا سنگینی میکنیم ، دست و دلمان به کار کردن و یا انجام دادن فعالیتی نمیرود ، نفس کشیدن ما ریتمش کند میشود ، بدن احساس بی حالی و بی میلی بهش دست خواهد داد و در کل ما احساس میکنیم که ناراحتیم. البته این احساس یک بار برای ما اتفاق می افتد اما ما انتخاب میکنیم که چه مقدار در این احساس باقی به مانیم چند لحظه ، یک ساعت ، یک روز ، یک ماه و یا مدت زمان بیشتر البته که شاید با خود فکر کنید که چه کسی دلش میخواهد که در این حال بدی بماند اما بعضی از دوستان عزیز به دلیل اینکه نمیدانند چگونه این حال را تغییر دهند شاید سال ها در ناراحتی غرق شوند و این ناراحتی عمق بسیار زیادی در دل انها ایجاد کند .

چرا حال ما بد میشود ؟ ( پنج دلیل مهم )

ناراحتی ما میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد یا میتواند از یک چیز حالمان بد باشد و یا اینکه چند عامل با یک دیگر باعث حال بدی ما بشود .

1-     تغییرات روحی و روانی

گاهی شما انسانی هستید که به دنبال اموزش دیدن مطالعه و یاد گیری هستید قبلا ادم شلخته ای بودید و امروز دیگر شلخته بودن شما را اذیت میکند . شما قبلا هدف نداشتید در زندگی یا اگر هدف داشتید یک هدف واضح و مشخص نداشتید اما امروز که هدف دارید ادم متفاوتی شدید این تفاوت ها در شروع میتواند باعث حال بدی شما باشد زمانی که شما سعی میکنید که ادم متفاوت و بهتری باشید اما منه گذشته(خود همیشگی شما) به این موضوع عادت ندارد

2-     زندگی نکردن با ارزش ها

همه ی ما انسان ها ارزش هایی در زندگی خود داریم نمونه ای از این ارزش ها :

صادق بودن با دیگران

کمک کردن به دیگران

موفقیت و پیش رفت

انضباط و نظم داشتن

به موقع رسیدن

خوش قول بودن

دروغ گویی (بله حتی دروغ گفتن هم میتواند برای یک فرد ارزش باشد )

این ارزش ها برای هر شخصی میتواند متفاوت باشد و به اندازه ی تمام افراد کره زمین میتوانیم ارزش های متفاوتی را نام برد. زمانی که ما انسان ها مطابق با ارزش های زندگی خود زندگی نکنیم و یا محیط اطراف ما ارزش های مارا نادیده بگیرد باعث ناراحتی و حال بدی ما میشود.برای مثال کسی که نظم و انضباط یکی از ارزشهای اوست اما در یک مکانی زندگی میکند که همه چیز به هم ریخته و بی نظم است

3-     ناتمام گذاشتن کارها

امکان ندارد که شما روزی که همه ی کار های خود را انجام داده اید و خیال شما راحت است را به یاد نیاورید !. آن روز چه احساسی داشتید ؟ قطعا حال شما خوب بود و شاید با اتفاقات ناخوش ایند هم به خوبی برخورد میکردید اما زمانی که شما کارهای نا تمام زیادی دارید و زمان کم هم باعث زیاد شدن این کارهای نا تمام میشود آن زمان است که یک اتفاق کوچک هم که رخ دهد میتواند باعث حال بدی شما شود

4-     نداشتن تعهد

تعهد نداشتن به خود و دیگران هم میتواند باعث حال بدی ماشود زمانی که ما کارها را به درستی انجام ندهیم و یا زمانی که قول داده ایم به پایان نرسانیم و حتی زمانی که به خودت یک تعهد داده ای اما فراموش میکنی که این تعهد را به خود داده بودی باعث میشود به ارامی همه چیز تغییر کند و حالتان بد باشد .

5-     ناهنجاری های محیط اطراف

محیط اطراف ما یکی از عواملی است که میتواند بر روی ما تاثیر بگذارد میتواند یک شخص باشد میتواند چیدمان محیط باشد  و یا هر چیز دیگری . گاهی حالتان خوب نبوده اما با تمیز کردن محیط اطراف خود ، هم ذهن خود را مشغول به موضوعی دیگر کرده اید و هم با مرطب بودن محیط به یک راه حل مناسب در کارتان رسیده اید

چطور میتوانیم احساس بد خود را خنثی کرد ؟!

زمانی که ما متوجه ی احساس خود باشیم و بتوانیم آن را به درستی تشخیص دهیم میتوانیم برای آن هم بهترین راه حل را انتخاب کنیم . مهم است که ما بتوانیم تشخیص دهیم که چه اتفاقی افتاده است و این احساس که ما داریم چه نوع احساسی است.

اقای رابرت پلاچیک هشت احساس پایه را معرفی میکند که این هشت احساس میتواند یک سطح پایین تر و یا یک سطح بالا تر باشد و احساسات متفاوتی را تجربه کنیم با نگاه کردن به این لیست میتوانید نوع احساس خود را کمی به درستی تشخیص دهید .